جدول جو
جدول جو

معنی خرس گنده - جستجوی لغت در جدول جو

خرس گنده
(خِ سِ گُ دَ / دِ)
خرس بزرگ. خرس جسیم، فحش گونه ای است که بکسی می دهند که کارهای کودکان می کند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خِ)
گیاهی است که بیخ آن را شقاقل می گویند و آنرا خرس بسیار دوست دارد، بعضی گفته اند آن گزر بریست و گروهی گویند کرفس بری و در این خلاف است و بیونانی دوقس و توقس خوانند و فرقه ای بر آنند که دوقس غیر آن است و آنرا دوماواغرما نیز نامند. (از فرهنگ جهانگیری) (ازبرهان قاطع) (از انجمن آرای ناصری) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(خَ رِ گَ زَ دَ / دِ)
خری که عادت بگاز گرفتن دارد. (یادداشت بخط مؤلف). حمار عاقور. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خر بنده
تصویر خر بنده
نگاهبانی خر مهتر الاغ، آنکه الاغ را کرایه دهد، جمع خربندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر گنده
تصویر پر گنده
پراگنده
فرهنگ لغت هوشیار
نانی که خمیر آن خوب نپخته باشد
فرهنگ گویش مازندرانی
نان خمیری که خوب پخته نشده باشد
فرهنگ گویش مازندرانی
گلوله ای از برف
فرهنگ گویش مازندرانی